طواف كننده بواسطهی طواف به مقام عبوديت مىرسد؛ پس بايد نماز شكر به جاى آورد. چون بواسطهی رسيدن به مقام بندگى و تذلّل، معراج براى او واجب مىشود، بايد به نماز بايستد، زيرا معراج مؤمن همان نماز است؛ چراکه نماز مكالمه بين بنده و خداست و چون توسّل به اهلبيت در هر حال يك امر ضرورى است، تشهّد و سلامهاى اين نماز، به منزله مكالمه بين عبد و اهلبيت«سلام الله علیهم» است و اين توسّل با بيعتى كه پس از اين نماز به وسيله استلام حجر صورت مىپذيرد، ادامه و استمرار مىيابد. استلام حجر الاسود و بوسيدن آن به منزله تجديد ميثاق و عهد با رسول گرامى اسلام«صلی الله علیه و آله و سلم» است. امام صادق«سلام الله علیه» نيز فرمودهاند كه در هنگام استلام حجر اين چنين گفته شود:
«أَمانَتى أَدَّيْتُها وَ ميثاقى تَعاهَدْتُهُ لِتَشْهَدَ لى بِالْمُوافاة» [1]
«امانتى را كه به گردن من بود (حجّ) ادا نمودم و پيمان خود را بر عهده گرفتم، تا تو در روز جزا بر وفادارى من گواه باشى.»
پس استلام حجـر نيز يك ميثـاق قلبى است كه جايـگاه آن دلهاى حاجيان است و نيز تجسّم خضوع در برابر عزّت خداوند و نشانهی رضايت به تقدير اوست؛
«وَ اسْتَلِمِ الْحَجَرَ رِضىً بِقِسْمَتِهِ وَ خُضُوعاً لِعِزَّتِهِ» [2]
پی نوشت ها:
[1]. وسائل الشيعه، ج 9، ص 407
[2]. مصباح الشريعه، باب22